پشت کنکوری ها | آموزش تست زنی سریع

  • ۰
  • ۰



انجام پایان نامه مدیریت

مقدمه

کلا آنالیز تاکسونومی عددی یکراهنمای عالی درجه بندی ، طبقه بندی و مقایسه کار های مختلف با توجه به درجه بهره مندی برخورداری آن کار ها از شاخص های مورد نقد است . از توانایی های عمده اینروش آن است که قادر است تا اینکه دو عمل را در کنار هم انجام دهد : یکی اینکه مجموعه مورد ارزیابی را بر اساس شاخص های ارائه شده به زیر مجموعه های همگن تقسیم نماید دیگر آنکه عناصر و اعضاء هر زیر مجموعه همگن را درجه بندی نماید . اینشیوه همین طور به عنوان مـدل ی شناخته شده در برنامـه ریزی های منطقه ای بیان بوده که کاربر دهای وسیع و متنوع است .

محدودیت هایروش تاکسونومی

از عبارت محدودیت هایروش آنالیز تاکسونومی عددی این است که در اینروش نوع اطلاعاتی که باید تعیین گردند وابستگی زیاد بسیاری به هدف انجام تحقیق دارند ضمن اینکه تعداد این اطلاعات اثر بسزایی بر کیفیت درجه بندی می گذارد، به گونه ای که هر چه تعداد این اطلاعات بیشتر باشد یا اینکه هر چند موضوع این اطلاعات بیشتر توجیه کننده هدف باشد، درجه بندی دقیق تر و عادلانه تر خواهد بود.از طرفی دیگرراهنمای تحلیل تاکسونومی عددی به همه شاخص ها ارزشمند یکسان می نگرد فاقد وزن دهی به شاخص ها در درون مد است که چنانچه تمایل داشته باشیم تا به گاهی از شاخص ها وزن و ارزش بیشتری داده شود درآن صورت داده های مربوط به آن شاخص را بایستی با وزن بیشتر و از ابتدای کار وارد مدل کنیم.

تاریخچه روش تاکسونومی

آنالیزتاکسونومی عددی برای نخستین بار بوسیله آدانسون[1] در سال 1763 میلادی توصیه گردید اما مدت ها به طول انجامید تا در اوایل دهه 1950 میلادی عده‌ای از ریاضی دانان لهستانی ارزش اینروش را دریافته و به بسط و گسترش این نظریه پرداختند.پس در سال 1968 میلادی اینشیوه بوسیله پروفسور زیگنانت هلویک از مدرسه عالی اقتصاد روکلا[2] به عنوان وسیله ای برای طبقه بندی تعیین درجه گسترش یافتگی بین ملل مختلف در یونسکو (سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد) بیان گردید که تهم اکنون به عنوان مـدل شناخته شده ای مورد مصرف قرار گرفته است و اخیرا نیز آن را جهت تعیین اولویت ها رتبه بندیبقیه کار های وسیع اقتصادی و در بخش های گوناگون مثل صنعت و کشاورزی به کار می برند.

تکنیک اجرایی آنالیز تاکسونومی عددی
تکنیک مورد بحث دارای چندین وهله عملیاتی است ازآن جائیکه در عمل کمتر با محیط بعدی سر کار داریم یعنی کمتر اتفاق می افتد که طبقه بندی را بر اساس یک شاخص یا خصوصیت واحد انجام دهیم، به ارائه محیط تاکسونومیک چند بعدی می پردازیم.

در ابتدای کار فرض می کنیم قرار است که تعداد n کار مختلف را بر اساس m شاخص مورد نظر معرفی شده، طبقه بندی درجه بندی کنیم:

مثلاً چهار شهر(مهاباد،خوی،پلدشت،اشنویه)را از نظر میزان برخورداری یا محرومیت از شاخص های راهنمای ی، بهداشتی، اقتصادی،... رتبه بندی می کنیم که کدام برخوردارتر و کدام محروم ترند؟

وهله اول: تشکیل ماتریس داده ها

در این وهله ماتریسی را برای هر کدام از کار ها با توجه به شاخص های مورد تحلیل طراحی کرده به گونه ای که ابعاد ماتریس n.m بوده یعنی این ماتریس به تعداد کار های مورد نقد سطر به تعداد شاخص ها(m ) ، ستون داشته باشد. به عنوان نمونه عنصر Xn.m در این ماتریس نشان دهنده شاخص m ام از کار n ام است . پس مشاهده می گردد که هر سطر این ماتریس مربوط به کار مجزا هر ستون نیز مربوط به یک شاخص ویِژگزینشه است . از آن جا که هر کدام از این شاخص ها می توانند واحدها و مقیاس های مفرق از یکدیگر باشند لذا در راستای حذف دخالت مقیاس های مفرق بر نتایج کار از داخـل مد ، وارد وهله دومشیوه نقد آنالیز تاکسونومی عددی می شویم.

وهله دوم: تشکیل ماتریس استاندارد

با توجه به آن که شاخص ها با واحد های مختلف سنجیده می شوند، لذا جهت حذف تاثیر این واحد ها و جایگزینی مقیاس واحد همین طور حذف تاثیر مبداء ، ابتدا میانگین انحراف معیار ستون ها (شاخص ها) را به دست آورده و پس کمیت استاندارد Zij را محاسبه می کنیم: در گام اول معدل ستون ها را بدست می‌آوریم .

در گام بعدی انحراف معیار برای هر ستون از ماتریس Xij را بدست می آوریم .گام سوم آن است که عضو های استاندارد شده ماتریس Xij جهت همسان سازی اطلاعات تهیه و تولید شده ، در قالب ماتریس جدید ی به نام ماتریس استاندارد را تشکیل دهیم که از طریق فرمول زیر قابل محاسبه است : ماتریس Z هم ابعاد n . m است . و یک ماتریس استاندارد است .چون با تغییر متغیر، مقیاس های مختلف شاخص ها به مقیاس واحد تبدیل شده است.روشن است که از لحاظ آماری معدل هر ستون ماتریس استاندارد شده Z مساوی صفر و انحراف معیار آن مساوی یک است.

با داشتن ماتریس استاندارد Z ، قدم بعدی بدست آوردن میزان اختلاف یا فاصله دو نقطه از نقطه دیگر ( 1 2 و 3 و ... و n ) برای هر کدام از m متغییر یا شاخص است که حاصل آن تشکیل ماتریس فواصل است . ( منظور از نقطه همان کار مورد ارزیابی در بررسی مورد نظر است ) .

وهله سوم: تشکیل ماتریس فواصل

در این وهله با توجه به اعداد استاندارد شده در ماتریس استانداردZ ، فواصل مرکب را بین کار های مختلف n گانه ، برای شاخص های m گانه به صورت زیر به دست می آوریم.

در صورتی که فاصله کار ها را دو به دو به دست آوریم ،در آن صورت ماتریس فواصل مرکب به دست می آید.

چون ماتریس فواصل ماتریس قرینه است ، می توان نتیجه گرفت این ماتریس متقارن بوده قطر آن مساوی صفر است.ضمن اینکه ماتریسی مربع با ابعاد n.n است .عضوهای این ماتریس فاصله ترکیبی هر کار را از کار دیگر نشان می دهند و در هر سطر این ماتریس کمترین میزان نشانگر کوتاه ترین فاصله بین آن کار ، بابقیه کار ها یا بیشترین نزدیکی است .

وهله چهارم: تعیین کوتاه ترین فواصل

هر عنصر ماتریس C نشانگر فاصله بین هر دو کار در شاخص مورد نظر است.در این ماتریس در هر سطر کوتاه ترین فاصله بین دو کار را معین کرده در ستون جداگانه ای (برای مثال ستون d ) می نویسیم.سپس ، میانگین و انحراف معیار کوچکترین فواصل هر سطر به مفهوم همان ستون dرا محاسبه می کنیم. حال برای آنکه کار های همگن را معین نمائیم، فواصل میزان بالا (d +) حد پائین (d -) را طبق رابطه، محاسبه می کنیم:

d(+) = d + 2Sd

در این وهله کار هایی که حداقل فواصل آن ها مابین دو میزان بالا پائین باشد ، همگن بوده و در گروه قرار می گیرند. چنانچه حداقل اختلاف بین دو کار بیشتر از میزان بالا و یا کمتر از میزان پائین باشد، در این صورت کار های فوق به دلیل غیر همگنی می بایست حذف گردند.

وهله پنجم: رتبه بندی کار های همگن از لحاظ معیارهای مورد ارزیابی

چنانچه در این وهله تمام کار ها در یک گروه همگن قرار نگیرند، در این صورت ماتریس داده ها را برای کار های همگن تشکیل می دهیم ، پس استاندارد کرده در ماتریس شاخص های استاندارد شده، جهت تک تک شاخص ها، مورد ایده آل را در نظر گرفته و پس ازپیدا کردن مقادیر ایده آل جهت تک تک کار ها “برخورداری مطلوب” برای هر کار را محاسبه می کنیم.انتخاب میزان ایده آل بستگی به نوع شاخص های مورد ارزیابی دارد به نحوی که چنانچه جهت شاخص های انتخاب شده مثبت باشد یعنی چنانچه میزان شاخص هر چه بیشتر باشد ، برخورداری بیشتر را نشان دهد ، بزرگترین عدد هر ستون را به عنوان ایده آل در نظر می گیریم چنانچه جهت شاخص بد باشد ، عدد بزرگتر نشانه عدم برخورداری است ، لذا کوچکترین میزان را به عنوان میزان ایده آل انتخاب می کنیم.

وهله ششم: محاسبه درجه برخورداری کار های همگن

در این وهله شاخص تلفیقی به نام “درجه برخورداری” معرفی می گردد که دامنه محدودی داشته باشد و بین مقادیر صفر یک قرار می گیرد. هرچقدر fi به صفر نزدیکتر باشد کار مورد نظر برخوردارتر هر قدربه نزدیکتر باشد، نشانگر عدم برخورداری کار مربوطه است .که با توجه به این درجه برخورداری می توان کار ها را با توجه به شاخص های مورد تحلیل رتبه بندی اولویت بندی نمود.

  • ۹۵/۰۳/۳۱
  • محسن بنگر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی